آخرین روز بهترین مهمانی
من و بابای محمدرضا هر سال روز عید فطر برای محمد رضا خرید می کنیم .
امسال هم تصمیم گرفتیم اینکار ارا انجام بدیم . البته سال های قبل هم خودش تصمیم می گرفت که چی بخره اما امسال ٥ سال و ٩ ماهش است و کاملامستقل است . تصمیم گرفت که لباس ورزشی ( فوتبال بخرد . قرار شد سه تایی به پاساژ کویتی ها که پاساژ مخصوص فروش لوازم و لباس ورزشی است برویم . نزدیکی های ظهر بود که به سمت پاساژ حرکت کردیم . از پله ها رفتیم بالا چشمتون روز بد نبیند مغازه اول ، دوم ، سوم و .... تمام پاساژ پر بود از لباس مسی ( بازیکن شماره ١٠تیم بارسلونا ) اما هیچ کدام اندازه محمد رضا نداشتند کلی بالا و پایین رفتیم و پرس و جو کردیم
بالا خره مغلزه آقای هاشمی لباس دوم( سبز مغز پسته ای ) تیم بارسلونا را اندازه محمد رضا داشت کلی خوشحا شدیمو از همون مغازه براش مچ بند و ضربه گیر خریدیم امااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اون مغازه و سایر مغازه ها کفش ورزشی اندازه محمد رضا نداشتند یکی از فروشنده ها پیشنهاد داد از کفش نهرین کتونی بخر یم اما کفش نهرین هم کفش اندازه پای محمد رضا نداشت . ساعت از ٢ بعد از ظهر هم گذشته بود و پاساژ تعطیل شد خسته و کوفته تصمیمئ گرفتیم بریم خونه و فردا دوباره بیاییم دنبال کتونی بگردیم در راه برگشت دیدیم یک مغازه باز است و کفش کتئنی بند دار سفید اندازه پای محمد رضا دارد کلی ذوق کردیم و یک کفش شماره ٣٢ برای محمد رضا خریدیم.
محمد رضای این عید بر تو و تمام کودکان معصوم ایران زمین مبارک
این خاطره برای محمد رضا خیلی مهم بود و علی رقم اینکه چند لحظه پیش تایپ کردیم و مجبور شدم کامپیوتر را ریست کنم ولی باز هم نوشتم